جغرافياي انساني
بالكان مركز تلاقي فرهنگهايي است كه همواره از يكديگر تأثير گرفتهاند. سرزمين بالكان در طي تاريخ شاهد تماس سنتها و فرهنگهاي نوين اروپا, آسيا و آفريقا بوده است.
موقعيت بالكان نه فقط از ديدگاه جغرافيايي, بلكه از اين نظر كه محل تلاقي فرهنگها بوده است, نخستين بستر تمدن در اروپا بشمار ميرود. در تمدن بالكاني تأثير بخشي از تمدن آسيا بر فرهنگ , كشاورزي, دين و هنر به وضوح هويدا است. اولين بار تمدنهاي شمال آفريقا از طريق درياي اژه, دستاوردهاي غني خود را به سوي بالكان روانه كردند. مصر, سوريه و فلسطين بر تمدن يونان باستان و سپس يونان باستان بر اين سرزمينها تأثيرات شگرفي به جاي گذاشت.

ويژگي گفتمان و تأثيرپذيري تمدنها,بويژه در گسترش مسيحيت از فلسطين تا بالكان,به خوبي مشهود است.تجزيه مسيحيت به دو كليساي كاتوليك(غرب)و بيزانس(شرق)برساختار,سرنوشت و بحرانهاي اين منطقه تأثيرات عميقي داشته است.علاوه برآن,قدرتهاي بزرگ و حضور اسلام در سرنوشت بالكان قابل تأمل و پژوهش است.ميراث بيزانس,فرهنگ اسلاو و آلباني,اسلام تركان عثماني,مذهب كاتوليكهاي قرون وسطي وفرهنگ اتريش مجارستان درساختار زبان,سنت,دين و شيوه زندگي,اسطورهسازي و فلسفه بالكان بسيار مؤثر بوده است.
امروز نيز پروسه جهاني شدن از سوي اروپاي غربي به مثابه عاملي سرنوشتساز,در كنار عوامل بر شمرده قرار ميگيرد.وضعيت سياسي حاكم بر بالكان,گوياي همزيستي و نزديكي ميان اقوام نيست,و چه بسا خطا نگفتهايم,اگر واژه تفاوتها را به عنوان عاملي در دوري فرهنگها و اقوام از يكديگر متذكر شويم.اسلووني ها و كروات ها بعد از سال1991ميلادي دست به احياء مذهب كاتوليك زدند.سنتهاي اين دو قوم همواره تحت تأثير اصلاحات و ضد اصلاحات ديني دركاتوليك روم بود.اسلوونيها و كرواتهايي چون "پريموژ توروبار" و " آدام بوخوريچ" در دوران اصلاح ديني, مبتكر استفاده از زبان اسلوونيايي در كليسا و خلق اولين گرامر در اسلووني بودند.اصلاحگرايان كرواتي همچون "استيپان كُنزو" ," آنتون دالماتين" و " ماتيا ولاشيچ" تحت تأثيركليساي كاتوليك, تكفير شدند, اين كليسا در اجتماع "تريدم كنسيل" اصلاحات را ممنوع ساخت. اين منع اجباري , تا به امروز در كرواسي و اسلووني حاكم است.كليسا بعد از اين سركوبي, هماره تلاش ميكرد تا صربها را نيز به كليساي كاتوليك ملحق كند.
روماني, بلغارستان , صربستان و مونتهنگرو, مقدونيه و يونان كه ممالك ارتدكس محسوب ميشدند, تحت تأثير فرهنگ بيزانسي يونان بوده و هستند. در سال 1054 ميلادي بر اثر تجزيه مسيحيت به دو كليساي ارتدكس و كاتوليك, رابطه كليساي كشورهاي مذكور با كليساي كاتوليك متشنج شد.
كليساي كاتوليك در رويدادهاي سده نوزده و جنگ جهاني دوم از كليساي كاتوليك كرواسي, حمايت ميكرد.
سومين تمدن, تمدن اسلامي است كه با ورود به اين خطّه در سده چهارده تا به امروز نقش بازي ميكند. آثار اسلامي كه خود متأثر از ديگر تمدنها بود, تا به امروز در بالكان با ويژگيهاي منحصربفردي پابرجا مانده است. اين آثار در بوسني و آلباني و بخشي از مقدونيه و بلغارستان, مشاهده ميشود.
ساختار قومي و نژادي بوسنيائي هاي سنجاك:
منطقه فعلي سنجاك و بخشي از بوسني و هرزه گوين از نظر استراتژيكي و ژئو پلتيكي منطقه اي است مهم كه در طول تاريخ شاهد درگيريهاي سياسي و مذهبي بسيار بوده است.
قوم « اسلوني» هنگامي كه به منطقه سنجاك رسيدند با همكاري قومي ديگر بنام « ابليها» به همزيستي مسالمت آميز پرداختند و بعد از چندي حكومتي به نام «راشكا» را پايه گذاري كردند.بهمين گونه نيز ديگر حكومتها از جمله كرواسي، بوسني، اسلوني و بلغارستان در جنوب به وجود آمدند.
اسلونيهاي جنوبي وقتي كه به بالكان آمدند داراي خدايان گوناگوني بوده و يوناني ها و رومي ها كه در همسايگي آنان قرار داشتند ده ها سال فكر مي كردند اين مردمي را كه از تمدن هزاران سال فاصله دارند و داراي خدايان متفاوت هستند چگونه به راه بياورند، پس تصميم گرفتند كه آنها را به مسيحيت دعوت نموده و از شرك به توحيد بكشانند و دروازه هاي بالكان را از آن خود بسازند.
شايان ذكر است كه مردم كشور اسلوني و كرواسي توسط مسيونرهاي خارجي كه از سوي پاپ و كشور ايتاليا به شهر بندري « اسپليت» مي آمدند به مذهب كاتوليك گرويدند.
اما اجداد صربها و مقدونيهاي كنوني توسط يوناني ها مسيحي شده و مسيونرهاي محلي نقش كمتري در اين خصوص داشتند، در حقيقت اجداد صربها توسط پسران شواليه ها كه از منطقه سولون بودند به دين مسيحيت گرويدند آنها حدود صد و پنجاه سال تحت حكومت يوناني ها زندگي كردند.
بنابر اين بوسنائي هاي مسلمان و ديگر اقوام فعلي مسلمان اسلوني در مقابل ادعاي ديگران مبني بر اينكه آنان ترك نژاد هستند مدعي شوند كه صربها يوناني نژاد و كرواتها ايتاليايي نژاد هستند.زيرا هر دو گروه دين شان را از ملل ديگر اخذ كرده اند و يك نوع گرايش به غير پيدا شده است. در حقيقت سه دين و مذهب فعلي: اسلام، كاتوليك و پروتستان از سرزمين هاي ديگر وارد بالكان شده اند.
از شهرهاي مهم اين منطقه،نوي پازار،پري پوليه،و اوژيتسا را مي توان نام برد. |